AbiDic.com
  • دیکشنری

to bid beads

to bɪd bidz


فارسی

1 عمومی:: وردخواندن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
TO BELIEVE IN PALMIS
TO BELL THE CAT
TO BELLOW FORTH
TO BELLOW OUT
TO BEND EFFORT
TO BEND OR DRAW THE
TO BEND THE KNEE
TO BEND THE KNEE IN
TO BENVMB WITH COLD
TO BERAVE OF ASON
TO BETAKE ONESELF
TO BETHINK ONESELF
TO BETRAY A SECRET
TO BID A
TO BID A PERSONG
TO BID BEADS
TO BID FAIR
TO BID FAREWELL
TO BID WELCOME
TO BIDE ONES TIME
TO BILL AND COO
TO BIND A BOOK
TO BIND UP A WOUND
TO BITE A FILE
TO BITE THE DUST
TO BLACK OUT
TO BLAME
TO BLANCH OVER
TO BLAZE UP
TO BLEED FOR ONE'S C

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط